وسواس احتکار چیست؟ علائم و راههای درمان آن
وسواس احتکار، که به نام اختلال انباشتگری نیز شناخته میشود، یکی از اختلالات روانی و انواع وسواس است که با ناتوانی فرد در دور ریختن یا جدایی از وسایل بیفایده و بدون استفاده همراه است. افراد مبتلا به این اختلال اغلب اشیای غیرضروری را به امید استفادهی احتمالی در آینده یا به دلیل ارزش عاطفیشان نگه میدارند. انباشت بیش از حد اشیا ممکن است به مرور زمان باعث ایجاد شلوغی و شرایط ناسالم در محیط زندگی فرد شود که میتواند بهداشت، امنیت، و سلامت روانی فرد و اطرافیان او را تهدید کند.
این اختلال در نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) به عنوان یک اختلال مستقل شناسایی شده است و با وسواسهای دیگری مانند اختلال وسواس فکری-عملی مرتبط است. افراد مبتلا اغلب احساس میکنند که نمیتوانند از اشیای خود دل بکنند، حتی اگر در خانه فضای کافی وجود نداشته باشد و این موضوع در نهایت منجر به مشکلات جدی در کارکرد اجتماعی و زندگی شخصی آنها میشود. درمان این اختلال معمولاً شامل روشهای رواندرمانی مانند درمان شناختی-رفتاری و مصاحبه انگیزشی است که به افراد کمک میکند تا الگوهای فکری خود را تغییر داده و رفتارهایشان را مدیریت کنند.
علائم وسواس احتکار یا زباله جمع کردن
اختلال وسواس احتکار از جمله اختلالات اضطرابی است که در آن فرد تمایل شدیدی به جمعآوری و نگهداری اشیای غیرضروری دارد و نمیتواند از آنها دل بکند. این اختلال ممکن است در اثر دلبستگی عاطفی به اشیا، ترس از نیاز احتمالی به آنها در آینده، و یا حتی عدم اطمینان به تصمیمگیری در مورد دور انداختن ایجاد شود. علائم این اختلال شامل جمعآوری بیرویه وسایل، ناتوانی در دور ریختن اشیا، انباشتهشدن فضای زندگی با تودهای از وسایل غیرقابلاستفاده، و پریشانی و اضطراب شدید هنگام فکر کردن به دور ریختن آنها است. این افراد اغلب در خانههایی بسیار شلوغ و بههمریخته زندگی میکنند که میتواند مانع از زندگی عادی و ایجاد مخاطرات بهداشتی و ایمنی شود.
همچنین، افراد مبتلا به این اختلال معمولاً به حضور دیگران در فضای شخصی خود حساس هستند و از اینکه دیگران وسایلشان را لمس کنند، بیزارند. این وضعیت میتواند به انزوای اجتماعی و کاهش کیفیت زندگی منجر شود و حتی بر روابط خانوادگی تأثیر منفی بگذارد. برخی تحقیقات نشان میدهند که مشکلات شناختی مانند دشواری در تصمیمگیری و نقص در برنامهریزی از عوامل اصلی در شدت این اختلال هستند.
علل ابتلا به اختلال وسواس احتکار
علل اصلی ابتلا به اختلال وسواس احتکار یا انباشتگری شامل عوامل زیر است:
- ترس از دست دادن اقلام مهم: افراد مبتلا نگران هستند که شاید اشیاء جمعآوریشده روزی به کارشان بیاید. این ترس باعث میشود آنها حتی اقلام بیارزش را نگه دارند.
- باورهای نادرست درباره اهمیت اشیا: این افراد بهطور غیرمنطقی باور دارند که برخی وسایل بیارزش ارزش خاصی دارند و نگهداری آنها ضروری است.
- دلبستگی عاطفی شدید به اموال: این افراد احساسات عاطفی قوی نسبت به اشیای خود دارند و ترک آنها برایشان بسیار دشوار است.
مطالعات نشان میدهد که این اختلال غالباً به دلیل مسائل روانی پیچیده از جمله ترسهای مداوم و باورهای وسواسی در مورد ارزش و اهمیت اشیاء آغاز میشود. افراد مبتلا به وسواس احتکار معمولاً در محیطی پر از اشیاء زندگی میکنند که نه تنها فضای شخصی آنها را محدود میکند، بلکه باعث ایجاد مشکلات بهداشتی و اجتماعی نیز میشود. این موارد گاهی از دوران کودکی و به دلیل مشاهده یا یادگیری از دیگران آغاز میشوند و با گذر زمان شدت مییابند. این اختلال، در طولانیمدت، میتواند منجر به آسیبهای عاطفی، مشکلات جسمی و کاهش کیفیت زندگی فرد مبتلا شود.
درمان وسواس احتکار
درمان اختلال وسواس احتکار شامل چندین روش نوین و موثر است که به بهبود وضعیت روانی و کاهش رفتارهای احتکار کمک میکند. درمان شناختی-رفتاری (CBT) یکی از اصلیترین روشهاست که در آن بیماران یاد میگیرند چگونه افکار و احساسات خود درباره اشیاء را بازسازی کرده و به کاهش رفتارهای ذخیرهسازی بیمورد بپردازند. روشهای مواجههدرمانی و بازسازی شناختی نیز در این مسیر مفید بوده و به فرد کمک میکنند تا به تدریج اشیاء اضافی را کنار بگذارد.
بازنویسی تصویری یکی دیگر از تکنیکهای جدید است که به افراد کمک میکند با تجسم خلاقانه و تغییر دیدگاه خود، انگیزه بیشتری برای دور ریختن اقلام بیاستفاده پیدا کنند. مطالعات نشان دادهاند که این تکنیک به کاهش اضطراب و افزایش حس رضایت و آرامش کمک میکند. روش فهرستبرداری افکار نیز در کنار بازنویسی تصویری به عنوان روشی مؤثر برای مدیریت این اختلال معرفی شده است.
علاوه بر اینها، در موارد شدید، برخی از بیماران ممکن است به داروهای ضد اضطراب و ضد افسردگی نیاز داشته باشند تا سطح علائم اختلال را کنترل کرده و بهبودی را تسریع کنند. درمان حمایتی و گروههای پشتیبان نیز میتوانند با ایجاد محیطی امن و حمایتی برای این افراد، به آنها در مقابله با احساسات منفی و انزوای اجتماعی کمک کنند.
این رویکردهای جامع با هم به فرد کمک میکنند تا از چالشهای احتکار عبور کرده و به زندگی بهتری دست یابد.