رفتاردرمانی

چگونه دریابیم که خود یا یکی از عزیزان مان در حال رنج بردن از یک تروما یا آسیب هستیم؟

یک راهنمای ساده و خلاصه مربوط به استرس پسا سانحه

 

اکنون زمان تلاش کردن همه ماست. واکسن کووید بطور تدریجی در حال پخش شدن است، اما به هیچ وجه حتی نزدیک به پایان پاندمی نیز نیستیم. تعداد گونه های ویروس به شکل فزاینده ای در حال افزایش هستند و حتی اگر شما واکسینه بشوید، همچنان می‌توانید بدون هیچ علامتی ناقل ویروس باشید. قبل و بطور قطع بعد از پاندمی کووید-19، یک پاندمی خاموش دیگر وجود داشه است که در سراسر دنیا پخش خواهد شد، آسیب روانی درمان نشده.

امروز در این مقاله از ماورای سلامت نکات خیلی مفید و عملی و کاربردی را برای شما در نظر گرفته ایم.

بطور وقت، اکنون افراد بیشتری نسبت به قبل متأثیر از آسیب هستند. این تخصص من در روند درمان است و من در کنار بقیه همکارانم شدیداً مشغول مشاوره هستیم. واژه تروما(آسیب) ریشه آن به یک واژه لاتین به معنای “زخم” برمی‌گردد. در پزشکی، متخصصین هنگامی می‌خواهند به آسیب های فیزیکی وارد شده بر قسمت های مختلف بدن اشاره کنند از واژه “تروما” استفاده می‌کنند. در مقابل، تروما(آسیب) روانی یا عاطفی، که با تعریفی نه چندان دقیق، نیز به نوع دیگری از زخم اشاره دارد: هر واقعه ای در گذشته که باعث ایجاد دشواری و ناتوانی در زمان حال می‌شود و حداقل یک ماه از وقوع آن گذشته باشد. متأسفانه، بسیاری از افرادی که هم اکنون از علائم آسیب حاد یا مزمن رنج می‌برند، معمولاً توسط خوش‌بینی پزشکانی که اطلاعات صحیحی در اختیارشان قرار نگرفته و مدارج کافی مربوط به دانش آسیب را نگذرانده اند، برای‌شان تشخیص غلط داده اند.

 

پس چه کسی می‌تواند بفهمد که شما یا یکی از عزیزان تان در حال آسیب دیدن هستید؟ شما می‌توانید بطور خلاصه رایج ترین ابزار ارزیابی PTSD(اختلال استرس پسا سانحه یا همان PTSD که رایج ترین تشخیص آسیب می‌باشد ولی تنها تشخیص آسیب نیست) را پر کنید که دولت ایالات متحده از دهه 1990 تا کنون آن را بطور رایگان به همراه همه بازنشر هایش متنشر کرده است. مطلبی که گفته شد بدین معنا نیست که این روش تنها روش تشخیص می‌باشد بلکه یکی از چندین فاکتوری می‌باشد که برای تشخیص آسیب بکار می‌رود. سؤالات ابتدایی که شما می‌توانید از خود یا نزدیکان تان بپرسید این هست که آیا در یک ماهی که از اتفاق تنش زا گذشته است:

همچنین بخوانید:  اختلال انفجاری متناوب

1- علاقه تان را نسبت به فعالیت هایی که قبل تر از این از انجام آنها لذت می‌بردید از دست داده اید؟

2- از فعالیت ها یا موقعیت های خاصی دوری کرده اید چرا که آنها شما را یاد آنچه که رخ داده است می‌اندازد؟

3- راجع به چیزی که اتفاق افتاده خواب یا کابوس های تکرار شونده می‌بینید؟

4- با تمرکز کردن، خوابیدن یا رژیم غذایی خود از زمان وقوع حادثه مشکل دارید؟

5- وقتی چیزی شما را به یاد آنچه که رخ داده است می‌اندازد بسیار غمگین می‌شوید؟

6- هنگامی که چیزی شما را یاد آن واقعه می‌اندازد واکنش فیزیکی دارید؟(برای مثال، نفس کم آوردن، تپش قلب، عرق کردن یا گرفتگی عضلانی)

7- افکار، تصاویر یا خاطرات نگران کننده تکراری راجع به چیزی که رخ داده است دارید؟

8- از فکر کردن و صحبت کردن راجع به چیزی که اتفاق افتاده دوری می‌کنید؟

9- از نظر عاطفی پس از آن حادثه خود را نسبت به دیگران دور افتاده می‌بینید؟

10- تصور می‌کنید رفتارتان جوری شده است که انگار به تازگی آن مسئله رخ داده است؟

 

شایع ترین علائم بین مواردی که در بالا گفته شد، hyper-arousal(یا بیش تحریکی به حالتی گفته می‌شود که بدن و ذهن در شرایط تنش و خستگی بحران باقی می‌مانند و برای خطر آماده هستند در حالش که شاید خطری وجود نداشته باشد یا خطری که در گذشته وجود داشته دیگر به اتمام رسیده است)، hyper-vigilance(بیش هوشیاری، حالتی که بدن و ذهن بطور پیوسته در حال بررسی برای یافتن هر نشانه ای از خطر می‌باشد و گاه و بی گاه بطور اشتباه به برخی موارد واکنش نشان می‌دهد) و افکار سرزده راجع به حادثه آسیب زا که به شکل بی‌وقفه و غیرقابل کنترلی در ذهن فرد درحال پخش شدن می‌باشد هستند.

همچنین بخوانید:  اختلالات غذایی

 

این عواقب می‌توانند برای چند هفته، چند ماه و برخی اوقات سال ها و دهه ها به درازا بکشد. بطور کاملاً مشابه با یک زخم شدید یا استخوان شکسته که مراقبت های پزشکی بلند مدت لازمه را دریافت نکرده باشد. آسیب روانی همچنین می‌تواند مشکلاتی را در بخش تمرکز، رقابت کردن و افکار ناگهانی و سرزده و فلش بک زدن به تجربه های آسیب زا ایجاد کنند. این می‌تواند برای مبتلایان، روابط و کیفیت زندگی ویرانی به بار آورد. همچنین می‌تواند الگوهای خواب، سیستم ایمنی بدن، رژیم غذایی و دیگر فرآیند های روانی را بطرز قابل توجهی متأثر سازد.

 

در مورد کم اهمیت دادن به سلامت روان و فقط توجه کردن به سلامت فیزیکی یک تاریخچه طولانی در فرهنگ ما وجود دارد. سلامت روح و روان، مجموع سلامت هستند: آنها هم‌افزایی داشته و مکمل یکدیگر هستند. روان‌درمانی آسیب خصوصاً EMDR تراپی(حساسیت زدایی و پردازش مجدد حرکت چشم) می‌توان آن را به عنوان یک جراحی قدرتمند ذهن در نظر گرفت. اگر برای اقدام به درمان و گرفتن کمک های پزشکی بابت مسائل مربوط به سلامت بدن مان اندکی درنگ نمی‌کنیم، چرا نباید این کار را برای سلامت روان مان نیز انجام دهیم؟ این کار(اقدام به موقع) می‌تواند زندگی شما را نجات دهد.

 

درباره نویسنده

Dr. Jason N. Linder, Psy.D., LMFT استاد تمام دانشگاه ملی است و تخصص او در زمینه روابط، آسیب، مسائل مربوط به اعتیاد و درمان به وسیله ذهن‌آگاهی می‌باشد.

Rate this post

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا