اختلال سازگاری
وقتی که یک رویداد استرس زا در زندگی کسی باعث برانگیخته شدن یک واکنش منفی طولانی و شدید و یا بیش از اندازه شود، آن شخص احتمالاً از اختلال سازگاری رنج میبرد که توسط نشانه هایی از قبیل اضطراب، با سختی به پیش رفتن و رفتاری بیپروا شناسایی میشود.
امروز در این مقاله از ماورای سلامت نکات خیلی مفید و عملی و کاربردی را برای شما در نظر گرفته ایم.
اختلال سازگاری که برخی اوقات از آن به عنوان افسردگی موقعیتی نام برده میشود، یک واکنش غیرعادی و بیش از اندازه نسبت به تنش های شناخته شده زندگی میباشد. واکنش شدیدتر از چیزی است که به طور معمول تصور میشود و میتواند منجر به تداخلاتی در عملکردهای اجتماعی، شغلی یا آکادمیک ایجاد کند.
این واکنش شدید میتواند وابسته به یک واقعه باشد-سیل، آتشسوزی، ازدواج، طلاق، شروع کردن مدرسه، از دست دادن شغل یا شروع کردن یک شغل جدید- یا وابسته به رخدادهای چندگانه همزمان مثل مشکلات زناشویی متقارن با چالش های سخت شغلی باشد. عوامل تنش زا ممکن است که عود کننده باشند مثل کودکی که مکرر شاهد دعوای والدینش میباشد، یا مداوم باشند مثل زندگی در یک محله ای پر از افراد جنایت کار.
اختلال سازگاری اکثراً باعث ایجاد خلق افسرده، اضطراب، هنجار شکنی یا رفتار نامناسب یا دیگر واکنش های ناسازگار مثل مشکلات در محیط درس یا کار، شِکوه های فیزیکی یا انزوای اجتماعی میشود.
اختلال سازگاری با افزایش خطر اقدام های مربوط به خودکشی و سؤ مصرف مواد همچنین بطول انجامیدن اختلالات پزشکی یا تداخل با دارو درمانی مرتبط است. هنگامی که وجود این اختلال طولانی مدت شود، ممکن است به وضعیت های شدید تری مثل اختلال افسردگی حاد پیشرفت کند.
اختلالات سازگاری بسیار شایع هستند. درصد کسانی که تشخیص اصلی برای آنها اختلال سازگاری بوده است و درمان روانپزشکی سرپایی دریافت میکنند بین 5 تا 20 درصد میباشد. در جایگاه های مشاوره روانپزشکی در بیمارستان، این موضوع میتواند شایع ترین تشخیص باشد که معمولاً تا 50 درصد از مراجعات را در بر میگیرد.
علائم اختلال سازگاری
اختلال سازگاری موجب پیشرفت نشانه های عاطفی یا رفتاری در پاسخ به عامل یا عوامل استرس زای قابل تشخیصی میشوند که در سه ماه نخست شروع استرس زا ها رخ میدهند و بیش از 6 ماه پس از پایان عوامل ایجاد کننده استرس ادامه نمییابند.
بر اساس DSM-5 نشانه ها یا رفتار ها بایستی از نظر بالینی برجسته باشند و مشخصاً توسط یک یا هر دو عامل زیر اثبات شوند:
پریشانی مشخصی که نامتناسب با شدت یا قدرت عوامل استرس زا باشد، با در نظر گرفتن زمینه خارجی و عوامل فرهنگی که ممکن است بر شدت علائم و بروز آنها تأثیر بگذارد.
ناکارآمدی قابل توجه در حوزه های اجتماعی، شغلی یا دیگر حوزه های عملکردی
پریشانی یا ناکارآمدی وابسته به اختلال سازگاری معمولاً خود را با کاهش راندمان یا کارایی در کار یا محل تحصیل یا در تغییرات موقتی در روابط اجتماعی فرد نشان میدهد. علاوه بر آن، آشفتگی مربوط به استرس، شاخصه های مورد نیاز برای یک اختلال روانی دیگر را برآورده نمیکند و صرفاً تشدید یک اختلال موجود از قبل نیست. همچنین علائم نباید نشان دهنده یک آزردگی نرمال باشد.
علائم اختلال سازگاری میتواند بسیار متفاوت باشد و چالش تشخیصی که وجود دارد این است که شخصی که در حال تجربه علائم است، امکان دارد که نداند کدام عامل استرس زا باعث ایجاد چنین آشفتگی در او شده است. افرادی که در زندگی محرومیت های زیادی را تجربه کرده اند، بیشتر احتمال دارد که نرخ بالایی از عوامل استرس زا را تجربه کنند و ممکن است که در خطر بیشتری برای ابتلا به اختلال سازگاری باشند.
علل شکلگیری اختلال سازگاری
اختلال سازگاری توسط عامل یا عوامل استرس زای موجود در زندگی ایجاد میشوند. در بزرگسالان، این عوامل معمولاً با اختلاف زناشویی، مسائل مالی یا شغل مرتبط هستند. در نوجوانان، عوامل استرس زای رایج شامل، مشکلات مدرسه، مشکلات زناشویی خانواده یا والدین یا مسائل جنسی میشوند. دیگر انواع عوامل استرس زا شامل فوت عزیزان، تغییرات در زندگی، فجایع غیر منتظره و موارد پزشکی(مثل سرطان) و درمان های متعاقب آن میشوند.
فاکتورهایی که مشخص میکند چقدر فرد نسبت به استرس واکنش مناسبی از خود بروز میدهد ممکن است شامل وضعیت های اقتصادی به همان میزان در دسترس بودن حمایت های اجتماعی و فرصت های شغلی و تفریحی باشد. فاکتورهایی که فرد را بیشتر مستعد پذیرش عوامل استرس زا میکند، شامل مهارت های اجتماعی، هوش، ژنتیک و تسلط بر استراتژی های مقابله ای موجود میباشد.
درمان اختلال سازگاری
هدف اصلی در درمان اختلال سازگاری این است که علائم را از تقلیل دهیم و به فرد کمک کنیم تا به سطحی از عملکرد دست یابند که قابل رقابت با آنچه خودشان قبل از رخداد استرس زا توصیف میکردند باشد. درمان های توصیه شده شامل روان درمانی فردی، خانواده درمانی، رفتار درمانی و گروه های خودیاری میباشد. اهداف کوتاه مدت واقع بینانه بایستی در ابتدای روند درمان مقرر شوند، زیرا دوره اختلال سازگاری ماهیتاً کوتاه مدت است.
اهداف درمانی معمولاً در شناخت و بهره مند شدن از حمایت های اجتماعی که در قالب خانواده، دوستان و جامعه در اختیار فرد گذاشته میشود متمرکز است. مهارت های مقابله ای و حل مسئله فرد مورد بررسی قرار خواهد گرفت و توسعه خواهند یافت. تکنیک های آرامشی نیز ممکن است که برای سر و کار داشتن با احساس استرس مورد استفاده قرار بگیرد. فرآیند درمان شامل از بین بردن نگرانی های بیمار و کمک به او برای درک نقش خودش در عوامل استرس زا، بررسی و تقویت هر گام مثبتی که بیمار در گذشته برای گذران کردن با استرس زا ها انجام داده است، آموزش راه های بیشتری برای مقابله یا جلوگیری از استرس زا ها در آینده، کمک به اشخاص برای سبک سنگین کردن استرس زا ها در طول کل زندگی، کمک به شخص برای درک بهتر واکنش خود نسبت به استراس زا ها و کمک به بیمار برای رسیدن به این درک که استرس زا ها را به عنوان فرصتی برای تغییری مثبت یا پیشرفت ببینند.
درمان خانوادگی به همان اندازه ارتباط مؤثر و مهارت های مقابله ای ممکن است هنگامی که بیمار کودک یا نوجوان است توصیه شود. هنگامی که دارو مورد استفاده قرار میگیرد، معمولاً به عنوان یک مکمل بر روان درمانی است. درمان اختلال سازگاری معمولاً فاقد تجویز نسخه دارویی میباشد ولی در برخی موارد، دارو میتواند برای حذف افسردگی یا اضطراب مربوط به اختلال مفید واقع شود.
اگر افراد هیچ سابقه بیماری روانی نداشته باشند و به حمایت اجتماعی ثابتی دسترسی داشته باشند، اکثراً با از بین رفتن کامل علائم از اختلال سازگاری بهبود مییابند. افرادی که از اختلال سازگاری رنج میبرند بایستی تلاش کنند تا بتوانند رژیم غذایی و الگوی خواب سالمی را به همان اندازه سیستم حمایت اجتماعی قوی برای خود حفظ کنند.